به گزارش راهبرد معاصر، دکتر «علی عبدالنبی» نائب رئیس سابق سازمان نیروگاههای هستهای مصر، در مقالهای به بیان تاریخچه هستهای شدن ایران پرداخت و از پیشرفت این صنعت طی سالهای اخیر تمجید کرد.
علی عبدالنبی در وبگاه تحلیلی «دار الهلال» مصر نوشت که فناوری هستهای به یکی از ارکان حاکمیت ملی ایران تبدیل شده است و از این رو هر سال تاریخ نهم آوریل (۲۰ فروردین) روزی برای بزرگداشت برنامه هستهای ایران در نظر گرفته میشود.
او نوشت: «ایران همواره تاکید میکند که پیشرفت کشور بدون علم و فناوری محقق نمیشود، بنابراین مصمم است در انرژی هستهای سرمایهگذاری کند، بر این اساس که بومیسازی فناوری هستهای مبنای حفظ استقلال و رنسانس کشور است، بنابراین میبینیم که گامهای بلندی در حوزه فناوری هستهای برداشته است».
این مقام سابق مصری در ابتدا به تاریخچهای از هستهای شدن ایران پرداخت و نوشت: «شروع کار در زمان شاه بود، آمریکا اولین کشوری بود که به ایران کمک کرد تا برنامه هستهای خود را توسعه دهد و اسرائیل هم با این کار مخالفتی نداشت. در پنج مارس ۱۹۵۷، شاه ایران و "آیزنهاور" رئیس جمهور آمریکا قراردادی ۱۰ ساله امضا کردند که بر اساس آن به ایران برای دستیابی به انرژی صلح آمیز هستهای، چند کیلوگرم اورانیوم غنیسازی شده برای اهداف تحقیقاتی و یک رآکتور تحقیقاتی وعده داده شد».
به نوشته او اولین رآکتور تحقیقاتی هستهای که آمریکا در اختیار ایران قرار داد در سال ۱۹۶۰ با ظرفیت ۵ مگاوات (با استفاده از اورانیوم غنی شده ۹۳ درصد) بود که در سال ۱۹۶۷ شروع به کار کرد. هسته مرکزی این رآکتور در عمق هشت متری استخری با ظرفیت ۵۰۰ هزار لیتر آب سبک قرار دارد.
در ادامه این مقاله آمده است: «آمریکا در سپتامبر ۱۹۶۷ برای تحقیقات هستهای، ۵.۵ کیلوگرم و برای راهاندازی رآکتور تحقیقاتی مرکز تحقیقات هستهای تهران، حدود ۱۰۴ کیلوگرم اورانیوم غنی شده به ایران داد.
اهتمام آمریکا به توسعه برنامه تحقیقات هستهای ایران، این کشور را در ژوئیه ۱۹۶۸ بر آن داشت تا معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) را امضا کند، سپس آن را در ۲ فوریه ۱۹۷۰ تصویب کرد و به منظور تأکید بر صلحآمیز بودن تحقیقات هستهای خود، در ۱۵ می ۱۹۷۴ توافق پادمانی را به امضا رساند. سپس برای توسعه تحقیقات هستهای و تولید برق، به ویژه پس از جنگ ۱۹۷۳، قراردادهای دوجانبهای را با آمریکا، روسیه و آلمان برای ساخت رآکتورهای هستهای برای تولید برق امضا کرد».
سازمان انرژی اتمی ایران (AEOI) در سال ۱۳۵۳ تأسیس شد و در همان سال با امضای قراردادی با مؤسسه تحقیقاتی استنفورد آمریکا-SRI، مطالعات میان مدتی در خصوص ابعاد اجتماعی، اقتصادی و صنعتی توسعه در ایران تهیه شد. این مطالعات (۲۰ جلدی) به این نتیجه رسید که توسعه صنعتی و اقتصادی در ایران تا سال ۱۹۹۵ به توان الکتریکی ۲۰ گیگاوات نیاز دارد و تنها راه تولید این حجم انرژی ساخت راکتورهای هستهای است. بر اساس مطالعات ارائه شده، در سال ۱۹۷۵ قرارداد ساخت دو راکتور هستهای در سایت بوشهر با شرکت KWU آلمان منعقد شد. این راکتور از نوع آب سبک تحت فشار PWR با ظرفیت ۱۱۹۶ مگاوات بود و بنا بود تا بهرهبرداری از اولین رآکتور در سال ۱۹۸۱ انجام شود.
ایران در سال ۱۹۷۵ به منظور توسعه توانمندیهای هستهای خود، سهم سوئد را در شرکت غنیسازی اورانیوم یورودیف به میزان ۱۰ درصد خریداری کرد که بر اساس آن ایران حق دارد سهمی از تولید سوخت هستهای غنی شده این شرکت را به دست آورد.
همزمان چرخه سوخت هستهای از اهمیت ویژهای در توسعه برنامه هستهای ایران برخوردار بود، ایران در سال ۱۹۷۶ قراردادی را با انگلیس و فرانسه امضا کرد تا مطالعاتی را برای ساخت تأسیسات هستهای در اصفهان برای چرخه سوخت هستهای انجام دهند.
غرب در موضوع هستهای با شاه ایران کاملا همسو بود. در سال ۱۹۷۶ در ازای تامین مالی ایران برای ساخت کارخانه غنی سازی اورانیوم در آفریقای جنوبی، این کشور موافقت کرد که کیک زرد به ایران عرضه کند. در ۱۳ می ۱۹۷۷ فرانسه با ساخت دو راکتور هستهای برای تولید برق با ظرفیت هر رآکتور ۹۰۰ مگاوات در «دارخوین» در نزدیکی شهر اهواز موافقت کرد. بر این اساس، در شش ژوئن ۱۹۷۷ سازمان انرژی اتمی ایران مبلغی بالغ بر ۲ میلیارد دلار را به شرکتهای مشارکتکننده در پروژه پرداخت کرد تا ساخت این دو راکتور آغاز شود.
البته آمریکا نیز تصمیم گرفته بود تا این فرصت گرانبها را برای شرکتهای آمریکایی متخصص در ساخت نیروگاههای هستهای از دست ندهد و از این رو تصمیم گرفت تا در ساخت نیروگاههای هستهای ایران مشارکت کند، در این راستا در ۱۰ جولای ۱۹۷۸ جیمی کارتر رئیس جمهور آمریکا با ساخت ۸ نیروگاه اتمی در ایران موافقت کرد که مجموعاً ۱۰ میلیارد دلار هزینه داشت.
همه این فعالیتها و مشارکتها تا قبل از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ بود، فعالیتهایی که به دلیل اعتماد کامل به وفاداری شاه به اردوگاه غرب انجام میشد و آمریکا در حوزه فناوری هستهای دست یاری به سوی ایران دراز کرده بود، پس از انقلاب تمامی شرکتها قراردادهای خود را به یکباره رها کرده و از ایران رفتند و غرب از در اختیار قرار دادن تکنولوژی هستهای که حق مسلم ایران بود، خودداری کرد.
موضوع به این محدود نشد، بلکه آنها روسیه، چین و پاکستان را برای توقف همکاری هستهای با ایران تحت فشار قرار دادند، همزمان تحریمها علیه ایران اعمال شد و کشورهایی که به ایران در زمینه هستهای کمک میکردند، به دشمنان سرسخت تبدیل شدند و اکنون با ایران در دستیابی به فناوری هستهای صلح آمیز دشمنی میکنند.
شرکت غنی سازی اورانیوم EURODIF (یورودف) تحت فشار آمریکا و فشار لابی صهیونیستی بر خلاف توافق، ایران را از مشارکت در غنیسازی اورانیوم کنار گذاشت و وام یک میلیارد دلاری که از ایران گرفته بود را پس نداد.
فرانسه نیز از اجرای پروژه ساخت دو نیروگاه هستهای در دارخوین کنار کشید و تمامی تأسیسات نیروگاهها را مصادره کرد. همچنین به دلیل فشارهای آمریکا، شرکت KWU آلمان از تکمیل پروژه اتمی بوشهر کنار کشید، در حالی که میزان پیشرفت کار در نیروگاه «بوشهر ۱» بیش از ۸۰ درصد و در نیروگاه «بوشهر۲» بیش از ۵۰ درصد شده بود.
همچنین فشارهای آمریکا و اسرائیل بر روسیه موجب عدم توسعه همکاری با ایران به ویژه در زمینه تولید سوخت هستهای و غنیسازی اورانیوم شد و این فشارها باعث شد روسیه ساخت راکتور بوشهر را بیش از هفت سال به تعویق بیاندازد».
«علی عبدالنبی» در پایان نوشت که رژیم صهیونیستی با تمامی توان برای مقابله با صنعت هستهای ایران به پا خواسته و از این رو با توافق هستهای سال ۲۰۱۵ نیز به مخالفت پرداخت، با همه این احوال ایران توانسته است در تمامی مراحل فراوری و غنیسازی سوخت هستهای بر دانش دانشمندان خود متکی باشد و بتواند غنیسازی اورانیوم را با هر درصدی که تمایل داشته باشد انجام دهد./ فارس